در آن جمع که چه عرض کنم، در هر جمعی در کل، چیدمان جمعها بهگونهای است که دلتنگترم کند. تا بیشتر از پیشترها بچپم در خودم؛ در این خودی که هرگز ندانستم چه میخواهد. و تازه بهفرض هم معلوم شد چه میخواهد، از بیخ اهمیتی ندارد؛ چون نه مجال پرداختن به اوست، نه پرداختن به او غایت آفرینشم.
اینجا نیز محل نگارش تنگدلیها نیست. چارهای هم نیست. صاحب ما مصاحب صحراهاست و ما دربهدر کس و کاریم. نه! این دلتنگی اصلاً به این مقدسی نیست.
منبع
درباره این سایت