️ ️•ईह•❀•ईह•


با هر "فصلی" لباس عوض می‌کُنم
تا همین دیروز مثلِ "مترسکِ" چوبینِ پاییز، 
برگِ زرد، از روی شانه‌هایم می‌تکانْدَم، 
حالا با شروع زمستان باید برای لبخندِ بی‌روح، 
در کالبدِ یک "آدم برفیِ" تنها، تا "بهار" انتظار بکِشَم. شاید سبز شَوَم؛
یا آتشِ "کبریتِ" این روزها را لحظه‌به‌لحظه، با آهِ سردم فوت کنم.
تا "فانوسِ" آرزوهایم در آسمانِ غبار گرفته‌یِ شهر، به رقص در آیَد.
درحالیکه چشم‌درچشمِ هر ستاره "گُل یا پوچ" بازی می‌کنم، همه چیز فراموش می‌شَوَد.
حتی آخرین "آرزویم" با بغضِ خُفته در پلک‌هایِ بارانی‌ام تطهیر می‌شَوَد! چقدر خوابم می‌آیَد. "سیاه‌" نوشتم ولی تو" سپید" بخوان!

#بنفشه_انصارے_پرتو

‌‌╭┅────┅╮
✰@partopoem
╰┅────┅╯

فصلی لباس منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

معرفي سايت هاي باربري گروه آموزشی راه دانشگاه WPCPLUS وب پیک عکس بازیگران و هنرمندان آموزش نکات فنی نصب و تعمیرات mobile home روانشناسی امروزی پورتال و سایت تفریحی خبری ایرانیان tasvirfa